جوینده معرفت
تا حال از خودت پرسیدی برا چی حجاب میگیری؟ توی کتابخونه تازه باهاش آشنا شده بودم به نظر دختر پاک و ساده ای میومد ، اسمش زهرا بود ، همشهری بودیم ، دانشجوی سال اول بود ، حسابداری می خوند ... از ظاهرش بگم : موهاش از زیر مقنعش بیرون بود آرایش هم می کرد ... اما مظلومیت ازچهرش می بارید تقریبا هر روز می دیدمش همون طور که فکر میکردم دختر پاک و ساده ای بود یه روز ازش پرسیدم : زهرا یه چیز بپرسم ناراحت نمی شی ؟ بگو عزیزم چرا این حجاب رو انتخاب کردی ؟ یه آه از ته دلش کشید و گفت : من قبل از دانشگاه مثل تو چادر میزدم اما ... قیافش دَر هَم رفت اما چی ؟ دوستام همیشه منو به خاطر حجابم مسخره می کردن ، میگفتن وقتی چادر میزنی مثل دیونه ها میشی خیلی اُمُّلی و بعد کلی مسخرم می کردن . به خاطر همین کُلاً حجاب رو گذاشتم کنار *** حرفای زهرا خیلی منو به فکر فرو برد چرا زهرا حجاب رو کنار گذاشت چرا ؟ خیلی فکر کردم مقصر اصلی شاید خود زهرا بود!!! شاید اصلا زهرا به حجاب اعتقاد نداشت وگرنه هرگز نمیذاشت دیگران باهاش چنین رفتاری کنن اون فقط به خاطر اینکه توی خانواده ی چادری بزرگ شده بود چادر میزد (تقلید کورکورانه) من فکر میکنم اگه قدری به کارا و اعمالمون فکر کنیم که براچی باید این کار رو انجام بدم؟ یا چرا باید اونجوری باشم ؟ دیگه اینقدر راحت پا رو اعتقاداتمون نمیذاریم اگه زهرا می دونست چرا باید حجاب داشته باشه و برای دیگران جواب قانع کننده ای داشت هیچ وقت چنین اتفاقی نمی افتاد و از مسخره کردن دیگران ناراحت نمی شد شما چی فکر میکنی؟؟؟ اگه حجاب رو قبول داری تا حالا از خودت پرسیدی برا چی ؟ ***خوشحال میشم نظرت رو بدونم***
